به نام خدا
کودکان هر جامعه اصلیترین سرمایهی آن جامعه هستند. برای ساختن آیندهی یک جامعه بهترین سرمایهگذاری، سرمایهگذاری روی کودکان است. تلاش برای پرورش کودکانی با عزتنفس، توانمند، امیدوار و کوشا موثرترین راهی است که میتوان پیشرفت یک کشور را با آن تضمین نمود. سنین کودکی بهترین زمان برای یادگیری و کسب مهارت است. به طور طبیعی چون کودکان مسؤولیت و دغدغهی خاصی ندارند ذهن آنها کاملاً آمادگی پذیرش آموزشهای لازم را دارد. آنچه اهمیت دارد این است که از این فرصت تنها برای آموزش علوم و مباحث درسی استفاده نکنیم؛ که جامعهی بشری، امروز بیش از نیاز به دانشمند و مهندس و دکتر به انسانهایی مهربان، باخلاق، با وجدان، خلاق و شاد نیازمند است.
متأسفانه کودکان کار تعداد قابل توجهی از جمعیت کودکان اغلب کشورها را تشکیل میدهند. نادیده گرفتن این کودکان ظلم بزرگی است که حتّی ممکن است عواقب و آسیب های آن، خانوادهی خود ما را هم درگیر کند. از این رو یکی از مهمترین دغدغههای ما در خانواده همیاری آموزش و پرورش کودکان کار است.کودکان عزیزی که شرایط زندگی برایشان به گونهای دیگر رقم خورده است. فقر فرهنگی، از دست دادن سرپرست، فقر اقتصادی، مهاجرت یا حوادث غیر مترقبه همه از عواملی هستند که زندگی برخی کودکان را زیر و رو میکند و عنوان نامطلوب “کودکان کار” را به ایشان میدهد. کودکانی که باید فارغ از هر دغدغهای به بازی و تفریح و ترسیم رؤیاهای خود بپردازند، حالا باید بار سنگین تأمین معاش خانواده و بدتر از آن نگاه متفاوت و بعضاً ناخوشایند جامعه را تحمل کنند.
آموزش و پرورش کودکان کار اغلب بسیار پیچیدهتر و طولانیتر از کودکان عادی است. چه بسا تعدادی از این کودکان در برابر هرگونه آموزش مقاومت میکنند چراکه به این باور رسیدهاند که کسب درآمد مهمتر است و انگیزهای برای درس خواندن ندارند. مشکل دیگر این است که کم نیستند کودکان کاری که سالهایی که باید در مدرسه میگذراندند را از دست دادهاند و اکنون سن آنها با سطح درسیشان تناسبی ندارد.
موضوع دیگری که از اولویتهای ما در برخورد با کودکان کار است، موضوع پرورش این کودکان است. کودکان کار به بهانهی کار و تأمین معاش در محیطهایی قرار میگیرند که آنها را در معرض آسیبهای اجتماعی قرار میدهد. اگرچه ما تلاش میکنیم با حمایت از خانوادههای این کودکان آنها را از چنین محیطهایی دور کنیم امّا گاهی این امر ممکن نیست و گاهی اتفاق در گذشتهی کودکان رخ داده است. ما با کمک مشاوران تربیتی تلاش میکنیم با افزایش خودباوری، آموزش مهارتهای اجتماعی و تغییر سبک زندگی، آنها را در برابر آسیبهای زندگی مقاوم کنیم و یک انگیزهی درونی برای تغییر و شکوفایی در ایشان ایجاد کنیم.
ما در خانواده همیاری تحقیقات بسیاری در زمینهی آموزش کودکان کار انجام دادیم. پس از مشورت و تبادل نظر با متخصصین امر آموزش و مشاوران آموزشی بخش ویژهای تحت عنوان “کمیته آموزش” را به این امر اختصاص دادیم. در ابتدای کار پس از جمعآوری اطلاعات کودکان، سن آنها و سطح سوادشان، آنها را دستهبندی کردیم تا مشخص شود در هر پایه یا سطح آموزشی چه تعداد دانش آموز داریم و به چه تعداد معلّم نیاز داریم. برای ارزیابی دقیق روند کار برای هر کودک یک پشتیبان در نظر گرفتیم. ناگفته پیداست که مشارکت همیاران عزیز از همان روزهای نخست بزرگترین پشتوانهی ما در این مسیر بود. چه عزیزانی که با حضور خود در امور اجرایی ما را یاری دادند و چه عزیزانی که با حمایت مالی خود موجبات دلگرمی ما را فراهم کردند.
اعضای کمیته آموزش تحت عناوین مدیر، پشتیبان آموزشی و معلّم فعالیت میکنند. مدیر کمیته آموزش با اشراف کامل مجموعهی تحتنظر خود را برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده هدایت میکند. افرادی که تحت عنوان پشتیبان در خدمت کمیته آموزش هستند، با پیگیریهای لازم و ارائه گزارش کار و پیشرفت کودکان به رفع مشکلات و تدارک امکانات لازم برای ایشان میپردازند. معلّمان عزیزی که اغلب داوطلبانه با خانواده همیاری همکاری میکنند با آموزش، مشاوره و رفع اشکال در پیشرفت کودکان خانواده همیاری نقش بسزایی دارند. لازم به ذکر است که در صورت نیاز و با هماهنگی معلّمان مربوطه کتاب یا وسایل کمک آموزشی نیز برای کودکان تهیه میشود.
در سالهای گذشته تعدادی از این فرزندان خانواده همیاری با معدلهای بالای خود و قبولی در کنکور و راهیابی به دانشگاه، شادی غیر قابل وصفی به ما هدیه دادند و ما را به ادامه کار ترغیب کردند.